درج یادداشت قرآن درباره مذاکره موشکی چه می‌فرماید؟ در سایت خبری وطن امروز

اسلام دینی است که دکترین سیاسی خود را دارد و برای مبارزه با مستکبران برنامه ریزی کرده است لذاست که به ما می گوید چگونه باید با مستکبر برخورد نمود حجه الاسلام ملا امینی دبیر کل مجمع پیروان مهدی موعود (عج) در یادداشتی به تحلیل روش شناسی اسلام در چگونگی مواجه با مستکبران پرداخته است این یادشت در روزنامه وطن امروز مورخ ۲۴/۸/۱۳۹۶ با نام « قرآن درباره مذاکره موشکی چه می‌فرماید؟» به چاپ رسید است .

 

http://www.vatanemrooz.ir/?nid=2307&pid=2&type=0

http://www.farsnews.com/13960822002244

 

images

ده باور غلط در مورد ورزش و رژیم

۱۰ باور غلط در مورد ورزش و رژیم غذایی که کاهش وزن را سخت‌تر می‌کند

images
۱: حرکت کرانچ، چربی شکم شما را از بین می‌برد
۲: کشش قبل از ورزش بسیار مهم است
۳: هرگز نباید قبل از تمرین چیزی بخورید
۴: تمرین با وزنه، زنان را حجیم می‌کند
۵: همه نوع چربی برای شما مضر است
۶: محدود کردن کالری، بهترین راه برای کاهش وزن است
۷: تا زمانیکه غذاهای سالم می‌خورید، می‌توانید هر چقدر که می‌خواهید غذا بخورید
۸: ورزش، چربی را به عضله تبدیل می‌کند
۹: دیر غذا خوردن در شب، باعث افزایش وزن شما خواهد شد
۱۰: برای اینکه یک تمرین خوب داشته باشید، باید عرق کنید

سه سردمدار یهودی پان ترکیسم

سه سردمدار یهودی پان ترکیسم «لئون کاهون» (Leon Cohen 1841-1900) یک یهودی فرانسوی و یکی از شرق‌شناسانی بود که کتاب وی به نام « مقدمه‌ای بر تاریخ آسیا»، تاثیر شگفت انگیزی در گرایش روشنفکران عثمانی و در کنار آنان، رویکرد شماری از روشنفکران ترک زبان مسلمان قلمروی روسیه به آرمان‌های پان‌تورانیسم داشت.نظریه‌ تاریخی وی درباره‌ میراث کهن ترکان، در پایه‌ریزی نظام فکری جنبش پان‌تورانیسم و پان ترکیسم، از اهمیت زیادی برخوردار است.«ضیا کوک آلپ» که از وی به‌عنوان پدر پان‌ترکیسم نام‌برده می‌شود، در نوشته‌های خود به‌طور آشکار از تاثیر تعیین کننده‌ای که نوشته‌های کاهون بر افکار و آرای او داشته است، یاد می‌کند. لئون کاهون با برابر گرفتن «تور و تورک» و مصادره‌ تاریخ تورانیان که با ایرانیان از یک ریشه و نژاد هستند به نفع ترکان، توران زمین را که در اسناد کهن به آن «ایران بیرونی» نیز گفته می‌شود، به‌عنوان سرزمین پدری و وطن اصلی ترکان معرفی می‌کند. وی همچنین با تجلیل از چنگیزخان و امپراتوری مغول، ترکان را فرزندان راستین مغول و میراث‌دار آنان می خواند و تشکیل امپراتوری جهانی ترک را از هر نظر شایسته و در توان این فرزندان (ترکان) برمی‌شمارد. نوشته‌های کاهون که در پی تحقق هدف سیاسی موردنظر انگلیس و در رقابت با روسیه است، در واقع یک فراخوان آشکار و فریبنده از ترکان به تلاش و کوشش برای تاسیس یک امپراتوری تورانی- ترک در سرزمین‌های جنوبی قلمروی امپراتوری روسیه از اقیانوس آرام تا دریای سیاه می‌باشد.لئون کاهون، با روشنفکران تجدیدنظر طلب عثمانی در پاریس و استانبول (اسلامبول) ارتباط و مراوده نزدیک داشت. وی بسیاری از آنان را به عضویت لژهای ماسونیک، ازجمله گراندلژ اورلئان فرانسه درآورد. کسانی که بعدها رهبری جنبش ترکان جوان را برعهده گرفتند، همه از اعضای همین لژهای فراماسونری بودند. «آرمینیوس وامبری» (۱۸۳۲-۱۹۱۳/ Arminius Vambery)، یهودی مجارستانی، یکی دیگر از شرق‌شناسانی بود که به خدمت دولت انگلیس درآمد و در راه پیشبرد سیاست‌های استعماری ان دولت در رقابت با روسیه در آسیا، خدمات ارزنده‌ای انجام داد.وی که استعدادی شگفت‌انگیز در آموختن زبان‌های مختلف داشت، مدتی را در استانبول به فراگیری زبان‌های شرقی گذراند. نامبرده به‌ویژه چندان به زبان‌های فارسی، ترکی و عربی تسلط یافت که این زبان‌ها را به‌خوبی زبان مادری، صحبت می‌کرد و با ادبیات آنها آشنایی کامل داشت. وامبری پس از آن‌که مدت شش سال در استانبول به‌عنوان مترجم در وزارت خارجه عثمانی، مشغول به کار بود، از سوی دولت انگلیس به ماموریت آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر) فرستاده شد. وی در سال ۱۸۶۳ میلادی با ظاهر یک فرد مسلمان مومن اهل استامبول و در لباس فقر و درویشی، همراه با کاروان حاجیان بخارایی به این سفر مبادرت ورزید و طی این سفر اطلاعات بسیار حساس و مفیدی از موقعیت جغرافیایی و اوضاع سیاسی و اجتماعی آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر) و شمال افغانستان و مواضع و استحکامات نظامی روسیه در شرق دریای مازندران فراهم آورد. وامبری در کتاب خود به نام «سفرهایی به آسیای مرکزی»، ضمن شرح این مسافرت پرماجرا، طرح و نقشه‌ تاسیس یک امپراتوری پان‌ ترکیستی را ترسیم می‌کنند. وی در نوشته‌های بعدی، برای مفهوم بندی امپراتوری «پان تورانی» موردنظر «طرح‌هایی از آسیای مرکزی» را ارایه می‌نماید. تا جاییکه می‌نویسد:خاندان عثمانی با ویژگی دودمانی ترکی و داشتن پیوندهای خویشاوندی زبانی، مذهبی و تاریخی، می‌توانست بنیان‌گذار یک امپراتوری بزرگ از سواحل آدریاتیک تا چین باشد.این امپراتوری همچنین می‌توانست بسیار قوی‌تر از امپراتوری رومانف باشد که قهرا از ناهمگون ‌ترین عناصر به‌وجود آمده بود.آناتولی‌ها، آذربایجانی‌ها، ترکمن‌ها، ازبک‌ها، قرقیزها و تاتارها گروه‌هایی بودند که از پیوندشان [امپراتوری] معظم ترک می‌توانست ظهور کند. در این‌صورت این امپراتوری بسیار بهتر از ترکیه کنونی قادر بود با رقیب شمالی خود مقابله کند. نوشته‌های ستایش‌آمیز وامبری درباره میراث کهن ساکنان باستانی آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر)، یعنی تورانیان و انتساب آن به ترکان که به منظور ترویج و گسترش فکر احیای ملت بزرگ ترک صورت می‌گرفت، در امپراتوری عثمانی با استقبال گرم و گسترده‌ای روبرو گردید. آنگونه که در کنار روشنفکران، صاحب‌منصبان سیاسی و نظامی و حتا برخی از شاهزادگان عثمانی در هوای تجدید عظمت تاریخ، فرهنگ و تمدن گذشته‌ ترکان به حرکت و جنبش برخاستند. یک سال پس از انتشار کتاب وامبری، یعنی در سال ۱۸۶۵ میلادی، «انجمن عثمانیان نو» در استانبول پایه‌گذاری شد. در این انجمن، افزون بر روشنفکران تجددخواه چون «نامق کمال»، شماری از درباریان عثمانی طرفدار اصلاحات نیز عضویت داشتند.«انجمن عثمانیان نو» با برداشتی ترکی از اسلام که آمیزه‌ای از اسلام‌خواهی و ترک‌گرایی بود، در پی آن بود که با اصلاحاتی در ساختار سیاسی امپراتوری عثمانی و تبدیل آن به یک امپراتوری مشروطه، آن‌را به نیروی محرکه‌ مناسبی برای دست‌یابی به رویای تاسیس یک امپراتوری بزرگ ترک مبدل سازد.ترویج تفکر انجمن عثمانیان نو و شیوه و هدف اقدامات اصلاحی رهبران این انجمن، سرانجام در اواخر قرن نوزدهم میلادی، به نهضت فکری و اجتماعی فراگیر و غالبی در امپراتوری عثمانی بدل گردید که جنبش ترکان جوان از درون آن برخاست. وامبری در سال ۱۹۰۱ میلادی، «تئودر هرتسل» بنیان‌گذار نهضت «صهیونیسم» را که در تلاش یافتن راهی برای کوچاندن یهودیان اروپا به سرزمین فلسطین بود به ملاقات «سلطان عبدالحمید دوم» به دربار عثمانی برد.نامبرده از یک‌سو با دربار عثمانی و با شخص سلطان رفاقت می کرد و سلطان عبدالحمید را در اداره امور مشورت می‌داد و از سوی دیگر، رهبران ترکان جوان را که شاگردان وفادار آموزه‌های پان‌ترکی وی بودند، در دشمنی با سلطان ترغیب می‌کرد و برای مصادره‌ قدرت راهنمایی می‌نمود. «آرتور لوملی دیوید» (Arthur Lumley David)، یک انگلیسی یهودی تبار و یکی از شرق‌شناسانی بود که نوشته‌های وی درباره شکوه و عظمت تاریخ باستانی ترکان و ویژگی‌های زبان ترکی، فکر برپایی ملت بزرگ ترک را در ذهن روشنفکران عثمانی پروراند و مواد و مصالح لازم موردنظر را برای شکل‌گیری اندیشه‌ پان‌ترکیسم فراهم ساخت. نوشته‌های ترک‌ستایانه‌ این شرق‌شناس، به‌ویژه کتاب‌های «بررسی‌های مقدماتی» و«دستور زبان ترکی» که در پی تبلیغ و اثبات برتری نژادی و زبانی ترکی نسبت به سایر ملل شرق، از جمله اعراب و ایرانیان می‌باشد، به‌طور آشکار با هدف برانگیختن و شعله‌ور ساختن احساسات ترک گرایی برتری‌جویانه‌ نژادی روشنفکران عثمانی و نخبگان ترک زبان قلمروی روسیه به رشته تحریر درآمده است. امروز این یقین حاصل است که اکثریت قریب به اتفاق این شرق شناسان در خدمت پیشبرد سیاست‌های استعماری دولت‌های غربی، به‌ویژه دولت انگلیس، در میدان رقابت‌های سلطه‌طلبانه‌ استعماری آن دولت با روسیه در آسیای مرکزی (خوارزم و فرارود) و قفقاز، در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بودند. هدف اصلی این پژوهش‌ها، همچنان که در این نوشتار از آغاز بر آن تاکید شد، جعل هویتی ترکی برای اقوام ترک‌زبان قلمروی روسیه و برانگیختن احساس همبستگی و وحدت میان ترکان عثمانی و اقوام یاد شده و تبلیغ موجودیت ملت بزرگ ترک، از دریای سیاه تا اقیانوس آرام به‌منظور ایجاد کمربند پان ترکی حایل میان قلمروی روسیه و مناطق نفوذ و متصرفات آسیایی دولت انگلیس، به‌ ویژه حفظ هندوستان از دست اندازی‌های دولت روسیه بود. نقش و تاثیر دروغ نوشته‌های ترک‌شناسان غربی، به‌ویژه آثار ترک‌ستایانه‌ سه تن از شرق‌شناسان یهودی نامبرده درباره‌ عظمت تمدن و فرهنگ باستانی ترکان و توانمندی‌های زبان ترکی، بر روشنفکران ترک در گرایش آنان به پان ترکیسم برای احیای ملت بزرگ ترک، تنها به قلمروی عثمانی محدود نماند، بلکه همان‌گونه که طراحان سیاست‌های استعماری انگلیس از آغاز انتظار داشتند، این آثار نوشته‌ها بر آرای بسیاری از نخبگان ترک زبان قلمروی روسیه نیز تاثیر مستقیم گذاشت. منابع: ۱- پیتر هاپکرک ـ بازی بزرگ، عملیات جاسوسی روس و انگلیس در آسیای مرکزی و ایران ـ ترجمه رضا کامشاد ـ نشر نیلوفر ـ تهران ۱۳۷۹ ۲- دکتر حمید احمدی ـ قومیت و قوم‌گرایی در ایران / افسانه و واقعیت ـ ر ۳۵۷ ـ نشر نی ـ تهران ۱۳۷۹ ۳- گریگوریقیکیان ـ شوروی و جنبش جنگل (یادداشت‌های یک شاهد عینی)ـ به کوشش برزویه دهگان ـ موسسه انتشاراتی نوین ـ چاپ اول ۱۳۶۳٫ ۴- پرفسور برنارد لویس ـ ظهور ترکیه نوین ـ ترجمه محسن سبحانی ـ تهران ۱۳۷۲ ۵- محمود محمود ـ تاریخ روابط سیاسی ایران وانگلیس در قرن نوزدهم ـ جلد سوم ـ فصل سی‌و هشتم ـانتشارات اقبال ـ چاپ پنجم . ۶- کاوه بیات ـ ناسیونالیسم ترک و ریشه‌های تاریخی آن ـ ماهنامه نگاه نو ـ شماره ۴ـ دی ماه ۱۳۷۰٫ ۷ـ علی‌رضا سلطان‌شاهی ـ پان‌ترکیسم و یهود ـ کیهان هوایی ـ شماره ۱۲۷۴ـ ۲۶ فروردین ۱۳۷۷٫ ۸- عبدالله مرادعلی بیگی- خیالبافی پان‌ترکیست‌ها، واقعیت تاریخی! مجله گزارشـ شماره ۷۵ ـ اردیبهشت ۱۳۷۶٫

کشتار و نسل کشی کردها توسط ترکهای عثمانی و ترکیه کنونی

کشتار و نسل کشی کردها توسط ترکهای عثمانی و ترکیه کنونی کشتار مرعش کشتار قهرمان‌مرعش یا به اختصار کشتار مرعش واقعه‌ای بود که در آن بیش از ۱۰۰ نفر از مردم کرد علوی توسط گروه گرگهای خاکستری قتل‌عام گردیدند این کشتار از ۱۹ تا ۲۶ دسامبر ۱۹۷۸ میلادی و در شهر قهرمان‌مرعش ترکیه رخ داد. کشتار درسیم کشتار درسیم در میانه سال‌های ۱۹۳۸ و ۱۹۳۷ در جایی که اکنون استان تونجلی نامیده می‌شود ، رویداد. در سال ۱۹۳۸ و ۱۹۳۷ تعداد ۶۵،۰۰۰-۷۰،۰۰۰ کرد علوی توسط ارتش ترکیه کشته و هزاران نفر تبعید شدند. برخی آمارها حاکی از قتل عام حدود ۵٠ تا ٧٠ هزار نفر در حملات نیروی هوایی و زمینی ترکیه به درسیم است اما دولت ترکیه مدعیست که ١٢ هزار نفر در این جریان کشته شده‌اند. شورش در درسیم گزارشهای محرمانه‌ای از تاریخ ۴ می ۱۹۳۷ از هیات وزیران و مجلس ترکیه بدست آمده. بخشی از این گزارش افشا شده چنین است: بایستی درسیم محاصره شود. کردها بایستی در جامعه ترک ذوب شده و مستحیل شوند. بایستی نیروهای نظامی به جستجو در درسیم اقدام کرده و ضمن بررسی غارهایی که مردم در آنها پناه می گیرند، تمامی راهها، سنگرها و اراضی مردم نیز مورد کنترل قرار گیرند. بعد از گذشت سال ها از این رویداد، صدای ضبط شده یک مقام پلیس وقت ترکیه بنام احسان صبری چاقلایانگیل منتشر شد که وی در این نوار ضبط شده می گوید:” در غارها پنهان شده بودند ولی ارتش با پرتاب نوعی گاز در داخل غارها آنها را مانند موش سم پاشی کرد. از بچه های ٧ ساله تا ٧٠ ساله ها در درسیم سر بریده شدند.” کشتار کردهای علوی در جنگ جهانی نخست بر پایه مجله تحقیقات نسل‌کشی، با رهبری گروه ترکان جوان برنامه از میان بردن هویت مردم زازا، بیرون راندن آنها از سرزمین اجدادیشان و جابجایی آنها در گروهای کوچکتر انجام شده است. در این دوره مردم زازا مجبور به جابجایی و پیاده‌روی‌های مرگ آور و اجبار به ترک کردن گردیدند. ترکان جوان این برنامه را در درازای جنگ جهانی اول اجرا کردند که در طی آن ۷۰۰ هزار کرد و زازا مجبور به جابجایی اجباری شدند که در میان این جابجایی‌های اجباری ۳۵۰ هزار نفر از آنان از میان رفتند. این کردها توسط گروه ترکان جوان مجبور به راهپیمایی‌های مرگ‌آور شبیه به آنچه برای ارامنه اتفاق افتاد شدند. که بخشی از برنامه‌ای بود که برای از بین بردن هویت کردها در ترکیه انجام شد. همچنین این جنبش دلیلی است بر نگاهی که دولت ترکیه تا سال ۱۹۹۱ بر کردها داشته‌است. در تلاشی برای انکار هویت کردها دولت ترکیه تا سال ۱۹۹۱ کردها را جزو ترک‌های کوهستانی رده بندی می‌کرد.

مقررات تالار

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه ما را بر آن داشت با وجود کثرت تالارهای گفتگو دست به راه اندازی تالاری دیگر بزنیم چیزی نبود جز احساس تعهد و مسئولیت نسبت به جریان فضای مجازی کشور،فضایی که هر روز بیشتر از روز قبل گسترش می یابد و شاید سهم تفکرات مذهبی و نه صرفا شور مذهبی در آن نقشی در خور نباشد . پس لازم دیدیم به اقضای ماموریتی که خود برای مجموعه ی فرهنگی _مذهبی خویش تعریف نموده ایم این تالار را راه اندازی کنیم و از آنجا که تعاملات انسانی بدون قانون رنگ وبویی از پیشرفت و تعالی نخواهد داشت مقرراتی را معروض می داریم .

 

 

۱٫ بحث ها ی مذهبی ، فرهنگی ،سیاسی و…نباید جنبه ی تخریب ، تمسخر ویا هر بار منفی از این دست را به خود بگیرد .

۲٫ رعایت شئونات اخلاقی در نوشته ها ونیز در تصاویر الزامی است .

۳٫ آنچه ما سعی در بیان و فضا سازی برای بیان آن داریم دفاع از اسلام عزیز و مذهب حقیه ی جعفری است ولی در این رهگذر بایداین را لحاظ نمود که ترویج عصبیت های مذهبی جایی نخواهد داشت و چنین مطالبی حتما حذف خواهد شد.

ناگفته پیداست که رعایت قوانین موضوعه و نیز مقرارتی که در حکم این قوانین هستند برای تمامی شهورندان الزامی است واین مجموعه نیز تمامی قوانین و مقرارت سابق الذکر را بعنوان پیش فرض برای کاربران خود الزامی می داند .

 

بازگشت به صفحه اصلی تالار گفتگو

 

پاپ آپ

{simplepopup}

کاربر محترم ، لطفاً برای استفاده از انجمن در سایت عضو شوید

المصادر فی شهادت سیدتنا الزهرا بنت رسول الله (ص)

المصادر فی شهادت سیدتنا الزهرا بنت رسول الله (ص)

ابن قتیبه دینوری فی الامامه و السیاسه :

و ان ابابکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه فبعث الیهم عمر (فی روایه ان عمر جاء الی بیت فاطمه فی رجال من الانصار و نفر قلیل من المهاجرین) فجاء فناداهم و هم فی دار علی ، فابو ان یخرجوا فدعا بالحطب و قال : والذی نفس عمر بیده لتخرجن او لاحرفنها علی من فیها ، فقیل له : یا اباحفص ان فیها فاطمه فقال ان … فوقفت فاطمه رضی الله عنها علی بابها ، فقالت : لا عهد لی بقوم حضروا اسوا محضر منکم ، ترکتم رسول الله صلی الله علیه و سلم جنازه بین ایدینا ،‌و قطعتم امرکم بینکم ، لم تستامرونا ، و لم تردوا لنا حقا . فاتی عمر ابابکر ، فقال له : الا تاخذ هذا المتخلف عنک بالبیعه ؟ فقال ابوبکر لقنفذ و هو مولی له :اذهب فادع لی علیا ، قال : فذهب الی علی فقال له : ما حاجتک ؟یدعوک خلیفه رسول الله ، فقال علی : لسریع ما کذبتم علی رسول الله . فرجع فابلغ الرساله ، قال : فبکی ابوبکر طویلا ، فقال عمر الثانیه : لاتمهل هذا المتخلف عنک بالبیعه ، فقال ابوبکر رضی الله عنه لقنفذ ، عد الیه ، فقل له : خلیفه رسول الله (فی نسخه امیرالمومنین) یدعوک لتبایع ، فجاءه قنفذ ، فادی ما امر به ، فرفع علی صوته فقال : سبحان الله ؟ لقد ادعی ما لبس له ، فرجع قنفذ ، فابلغ الرساله ، فبکی ابوبکر طویلا ، ثم قام عمر ، فمشی معه جماعه ،‌حتی اتوا باب فاطمه ، فدقوا الباب ، فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوتها : یا ابت یا رسول الله ، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافه ،‌فلما سمع القوم صوتها و بکائها ، انصرفوا باکین ، و کادت قلوبهم تنصدع ، و اکبادهم تنفطر ، و بقی عمر و معه قوم ، فاخرجو علیا ، فمضوا به الی ابی بکر 

عن ابوطالب علی بن انجب بن عبیدالله بن الخازن عن کتاب الامام برهان الدین ابی الفتح ناصر بن ابی المکارم المطرزی عن ابی المؤید ابن الموفق، انبانا علی بن احمد بن موسی الدقاق قال انبانا محمد بن ابی عبدالله الکوفی قال: انبانا موسی بن عمران عن عمه الحسین بن یزید النوفلی عن الحسن بن علی بن حمزه عن ابیه عن سعید بن جبیر عن ابن عباس قال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله کان جالسا ذات یوم اذا اقبل الحسن فلما رآه بکی… ثم اقبلت فاطمه علیهاالسلام فلما راها بکی ثم قال: الی یا بنیه فاطمه. فاجلسها بین یدیه… فقال صلی الله علیه و آله والذی بعثنی بالنبوه واصطفانی علی جمیع البریه، انی و ایاهم لاکرام الخلائق علی الله عزوجل و ما علی وجه الارض نسمه احب الی منهم…

و اما ابنتی فاطمه فانها سیده نساء العالمین من الاولین والآخرین… و انی لما رایتها ذکرت ما یصنع بها بعدی؛ کانی بها و قد دخل الذل بیتها وانتهکت حرمتها و غصب حقها و منعت ارثها و کسر جنبها واسقطت جنینها و هی تنادی یا محمداه، فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث…فتکون اول من یلحقنی من اهل بیتی و فتقدم علی محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله،یقول رسول الله صلی الله علیه و آله عند ذلک اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلل من أذلها و خلد فی نارک من ضرب جنبها حتی القت ولدها فتقول الملائکه عند ذلک آمین.

مصادر حدیث :

۱٫ مسند احمد بن حنبل جلد ۴ صفحه ۳۲۹ 

۲٫ ینابیع الموده شیخ سلیمان حنفی ،صفحه ۱۷۰ طبع استانبول

۳٫ مقتل الحسین علامه خوارزمی جلد ۱ صفحه ۱۰۰ 

۴٫ فرائد السمطین علامه جوینی جلد ۲ صفحه ۶۷

فقال عمر لابی بکر ، رضی الله عنهما : انطلق بنا إلى فاطمه ، فإنا قد أغضبناها ، فانطلقا جمیعا ، فاستأذنا على فاطمه ، فلم تأذن لهما ، فأتیا علیا فکلماه ، فأدخلهما علیها ، فلما قعدا عندها ، حولت وجهها إلى الحائط ، فسلما علیها ، فلم ترد علیهما السلام ، فتکلم أبو بکر فقال : یا حبیبه رسول الله ! والله إن قرابه رسول الله أحب إلی من قرابتی ، وإنک لاحب إلی من عائشه ابنتی ، ” ، ولوددت یوم مات أبوک أنی مت ، ولا أبقى بعده ، أفترانی أعرفک واعرف فضلک وشرفک وأمنعک حقک ومیراثک من رسول الله ، إلا أنی سمعت أباک رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول : ” لا نورث ، ما ترکنا فهو صدقه أرأیتکما إن حدثتکما حدیثا عن رسول الله صلى الله علیه وسلم تعرفانه وتفعلان به ؟ قالا : نعم . فقالت : نشدتکما الله ألم تسمعا رسول الله یقول : رضا فاطمه من رضای ، وسخط فاطمه من سخطى ، فمن أحب فاطمه ابنتی فقد أحبنی ، ومن أرضى فاطمه فقد أرضانی ، ومن أسخط فاطمه فقد اسخطنی ؟ “قالا : نعم سمعناه من رسول الله صلى الله علیه وسلم ، قالت : فإنی أشهد الله وملائکته انکما أسخطتمانی وما أرضیتمانی ، ولئن لقیت النبی لاشکونکما إلیه ، فقال أبو بکر : أنا عائذ بالله تعالى من سخطه وسخطک یا فاطمه ، ثم انتحب أبو بکر یبکی ، حتى کادت نفسه أن تزهق ، وهی تقول : والله لادعون الله علیک فی کل صلاه أصلیها ، ثم خرج باکیا فاجتمع إلیه الناس ، فقال لهم : یبیت کل رجل منکم معانقا حلیلته ، مسرورا بأهله ، وترکتمونی وما أنا فیه ، لا حاجه لی فی بیعتکم ، أقیلونی بیعتی . قالوا : یا خلیفه رسول الله ، إن هذا الامر لا یستقیم ، وأنت أعلمنا بذلک ، إنه إن کان هذا لم یقم لله دین ، فقال : والله لو لا ذلک وما أخافه من رخاوه هذه العروه ما بت لیله ولی فی عنق مسلم بیعه ، بعدما سمعت ورأیت من فاطمه . قال : فلم علی کرم الله وجهه حتى ماتت فاطمه رضی الله عنهما ، ولم تمکث بعد أبیها إلا خمسا وسبعین لیله 

۱٫ الاموال صفحه ۳۱۹ تالیف ابوعبید (متوفای ۴۲۲هجری )

۲٫ الامامه و السیاسه مجلد ۱ صفحه ۱۸ 

۳٫ تاریخ یعقوبی مجلد ۲ صفحه ۱۳۷

۴٫ تاریخ طبری مجلد ۲ صفحه ۶۱۹ و جلد ۴ صفحه ۲۱۴

۵٫ عقد الفرید مجلد ۲ صفحه ۱۷۶ مجلد ۳ صفحه ۶۹ 

۶٫ میزان الاعتدال مجلذ ۳ صفحه ۱۰۹ تالیفعلامه ذهبی 

۷٫ المغنی مجلد ۲ صفحه ۳۴۰ تالیف قاضی عبدالجبار معتزلی 

۸٫ شرح نهج البلاغه مجلد ۲ صفحه ۶۴ و مجلد ۶ صفحه ۵۱ ابن ابی الحدید 

۹٫ تاریخ الاسلام جلد ۳صفحه ۱۱۸ تالیف ذهبی 

۱۰٫ کنز العمال مجلد ۵ صفحه ۶۲۳ حدیث ۱۴۱۱۳ تالیف متقی هندی 

۱۱٫ من الحیاه الخلیفه عمر بن الخطاب صفحه ۱۸۰ تالیف عبدالرحمن احمد البکری 

۱۲٫ انساب الاشراف مجلد ۱ صفحه ۵۸۶ تالیف بلاذری 

۱۳٫ تاریخ ابوالفدا مجلد ۱ صفحه ۱۵۶ 

۱۴٫ اعلام النساء مجلد ۳ صفحه ۳۳ تالیف عمر کحاله 

۱۵٫ لسان المیزان عسقلانی مجلد ۴ صفحه ۱۸۹ 

۱۶٫ مجمع الزوائد تالیف هیثمی مجلد ۵ صفحه ۲۰۳ 

عن الشعبی قال لما مرضت فاطمه أتاها أبو بکر الصدیق فأستئذن علیها فقال علی یا فاطمه هذا أبو بکر یستئذن علیک فقالت أتحب أن أأذن؟ قال نعم فأذنت له فدخل علیها یترضاها وقال والله ما ترکت الدار والمال والأهل والعشیره إلا لإبتغاء مرضاه الله ومرضاه رسوله ومرضاتکم أهل البیت ثم ترضاها حتى رضیت

البیهقی، احمد بن الحسین (متوفای ۴۵۸هـ) دلائل النبوه، ج ۷،‌ ص ۲۸۱؛

البیهقی، احمد بن الحسین (متوفای ۴۵۸هـ) الاعتقاد والهدایه إلى سبیل الرشاد على مذهب السلف وأصحاب الحدیث، ج ۱،‌ ص ۳۵۴، تحقیق: أحمد عصام الکاتب، ناشر: دار الآفاق الجدیده – بیروت، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۱هـ.

فَهَجَرَتْهُ فاطمَهُ وَ لَمْ تُکَلِّمْهُ فی ذلِکَ حَتّی ماتَتْ، فَدَفَنَها عَلِیُّ لَیْلاً وَ لَمْ یُوذَنْ بِها اَبابَکْر : فاطمه‌ـ سلام‌اللّه علیها ـ از ابوبکر دوری کرد، و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت، و علی‌ـ علیه السّلام ـ فاطمه‌ـ سلام‌اللّه علیها ـ را شبانه به خاک سپرد،‌ و موضوع را به ابوبکر

شرح نهج‌‌‌‌ البلاغه ابن ابی‌‌ الحدید، ج ۶، ص ۴۶ و ۴۷٫

محصولات