» آخرین مطالب :
قال رسول الله (ص) : إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:

دو گونه بودن حکومت حضرت مهدی(عج) ۱

بسم الله الرحمن الرحیم

مفهوم اساسی غیبت حضرت مهدی علیه السلام
طرح نخست: نظریه‌ی پنهانی جسم
این،نظریه‌ی مقبول و متعارفی است که در ذهن بسیاری از مردم فرو رفته است و ظواهر برخی از ادّله (روایات) نیز بر آن دلالت می‌کند.و آن عبارت است از اینکه جسم حضرت از دیده‌ها پنهان است و او مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند و در عین حال که گاهی در یک مکان وجود دارد ولی آن مکان از او خالی دیده می‌شود.
صدوق در کتاب کمال الدّین از زیّان بن صلت روایت می‌کند که می‌گوید:
« از حضرت امام رضا(ع) درباره حضرت مهدی(ع) سوال شد، حضرت فرمودند:جسمش دیده نمی‌شود و به اسم خویش نامیده نمی‌شود. و نیز از حضرت امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیثی آورده است:
پنجمین فرزند هفتمین امام جسمش از شما پنهان می‌شود و نام بردن از او بر شما جایز نیست.
و نیز از عبید بن زراره نقل می‌کند که گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند:«مردم امام خویش را گم کرده پس در موسم حج حضور یابد و مردم را می‌بیند ولی مردم وی را نمی‌بینند.»
این نظریه ساده‌ترین طرح و فرضیه‌ی علمی و قابل قبول در مورد پنهان شدن حضرت مهدی(ع) و رهایی ایشان از ظلم ستمگران می‌باشد و با اینگونه اختفاء آن حضرت در پناهگاهی امن به سر برده،هیچ گونه آسیبی به حضرت نمی‌رسد.
طرح دوم: نظریه‌ی پنهانی شخصیت و عنوان
مراد از این نظریه‌ این است که مردم حضرت مهدی(ع) را می‌بینند ولی نمی‌شناسند و یا متوجه نمی‌شوند که چه کسی را دیده‌اند. در گذشته در تاریخ غیبت صغری دانسته شد که حضرت مهدی(ع) را پدر بزرگوارش امام عسکری(ع) پنهان از دیدگان مردم پرورش می‌داد و بزرگ می‌کرد و فقط عده‌ای اندک از اصحاب خاص را به منظور مطلع ساختن بر وجود و اثبات امامت آن حضرت، رخصت دیدار می‌فرمود. پس از رحلت پدر‌‌‌بزرگوار حضرت مهدی(ع) غیبت ایشان شدیدتر شد و آن حضرت فقط از طریق سفرای اربعه (نوّاب خاص چهار گانه) با مردم در ارتباط بود. و تنها تعداد کمی از افراد مورد اطمینان که به دنبال جانشین حضرت عسکری(ع) می‌گشتند، همچون علی بن مهزیار اهوازی به حضور حضرت شرفیاب می‌شدند و آن حضرت در هر مرتبه به آنان تاکید می‌فرمود که قضیه را مخفی نگهدارند و احتیاط کنند. هر اندازه که دوران غیبت سپری می‌شد، با درگذشت نسلهای موجود، کسانی که معاصر امام حسن عسکری(ع)بودند و پسر بزرگوار ایشان حضرت مهدی(عج) را مشاهده کرده بودند تقلیل می‌یافتند تا اینکه بتدریج منقرض گشتند و کسی از آنان باقی نماند و نسلهای جدیدی بوجود آمدند که طریق ارتباط با امام مهدی(ع) را جز از طریق سفرای آن حضرت نمی‌داستند و این مردم به کلی از شکل و شمایل آن حضرت بی‌خبر بودند به طوریکه اگر با آن حضرت روبه‌رو می‌شدند، اگر دلیلی قطعی در میان نبود، امام خویش را نمی‌شناختند و از این رو ]همان طور که در کتاب اوّل دانسته شد[ شیخ طوسی در کتاب غیبت خود از نایب دوم، شیخ محمّد بن عثمان عمروی-رضوان اللّه تعالی علیه- نقل کرده است که:«بخدا سوگند صاحب این امر هر ساله در موسم (حج) حضور می‌یابد و مردم را می‌بیند و می‌شناسد و آنان وی را می‌بینند ولی نمی‌شناسند.» مقصود از صاحب امر، امام زمان(ع) است و مقصود از موسم، موسم حج و روایت به روشنی دلالت دارد بر مخفی نبودن جسم حضرت و برای تاکید با قسم به خداوند متعال نیز قرین شده است.
عوامل چهارگانه‌ای وجود دارد که دیدار و کاوش از جا و مکان حضرت مهدی(ع) را برای مردم ناشدنی ساخته و راه استفاده از آن حضرت و یا ضرر رساندن به ایشان را مسدود می‌نماید:
عامل اوّل : عدم آگاهی کامل از چهره و هیبت جسمانی آن حضرت، که هم دوست و هم دشمن با آن آشنایی ندارد.
عامل دوم: انکار شدن وجود آن حضرت از سوی پیروان مکاتب دیگر، از آن جهت که فرمانروایان ستمگر آنان اعتقاد به وجود حضرت را رمز شورش مردم علیه خود و برهم خوردن رژیم‌های خود می‌دانستند و با انکار وجود حضرت از خطر آن شورش راحت می‌شدند و با حضرت هم از شرّ آنان در امان می‌ماند.
عامل سوم: رسوخ نظریه‌ی اوّل در ذهن بسیاری از پیروان آن حضرت که ظواهر بعضی از اخبار را باور کردند زیرا در صورت صحت این نظریه راهی برای شناختن آن حضرت نیست و بلکه حبس کردن وجود او جز از طریق معجزه محال است و آن نیز جز برای پاره‌ای افراد خاص اتفاق نمی‌افتد.
عامل چهارم: ایمان به عنایت خداوند متعال بدان حضرت و حفاظت آن حضرت برای روز موعود .بنابراین هرگاه مصلحتی در ملاقات و زیارت حضرت مهدی(ع)دربین باشد،خداوند خود ارده می‌فرماید و اگر مصلحتی در میان نباشد، برای اسلام و مسلمین بهتر همان است که دیداری برای کسی نباشد، گرچه شخص مومن از آتش شوق دیدار بسوزد، و اینجاست که افراد عادی از رویارویی و شناختن آن حضرت ناامید می‌باشند

وظیفه‌ی اسلامی حضرت مهدی صاحب الزمان (عج)در دوران غیبت کبری:
وظیفه امام به طور کلی به هنگام ظهورش و در صورتیکه مانعی وجود نداشته باشد به چندین برنامه و وظیفه تقسیم می‌شود:
o اول: بر عهده گرفتن زمامداری و رهبری امّت و ریاست دولت اسلامی، بپوشاند و عالیترین مراتب رهبری جامه را برای این کار بدست گیرد.
o دوم : دعوت اسلامی بدان معنی که جامعه کافر را به سوی اسلام بخواند یا با جنگ یا با صلح و سازش و یا به غیر آن.
o سوم : نگهداری و پاسداری از اجتماع اسلامی در مقابل جنگ خارجی و دفاع از حریم اسلام با جان و مال.
o چهارم : نگهداری جامعه اسلامی در برابر انحراف و شیوع فساد و تباهی در اندیشه و رفتار،از طریق راهنمایی‌های شایسته و امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ تعالیم اسلامی .
انجام این چهار وظیفه بطور مطلق، در هر زمان و مکانی، بر امام واجب است، و واجب است که امام و امّت تا آنجا که می‌توانند در این مسیر فداکاری کنند.

والسلام.

نگارنده امیر خزائی

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “دو گونه بودن حکومت حضرت مهدی(عج) ۱”

قالب وردپرس