» آخرین مطالب :
قال رسول الله (ص) : إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:

یک تقدیر نابجا

تقدیر و تشکر از کسانی که به قوم ، ملت یا مذهبی خدماتی انجام داده اند یکی از وظایف اهالی آن قوم یا مذهب است. این مسئله یعنی تقدیر از کسانی که زحماتی را متحمل می شوند تا خدمتی را انجام دهند، مورد تائید و تاکید دین مبین اسلام نیز هست. تا جایی که ما احادیثی با مضامین « شکر گذاری از مخلوق شکر گذاری از خالق است » نیز داریم. و حتی یکی از حقوق احسان کننده بر احسان شونده این است که فردی که مورد احسان قرار می گیرد این خوبی را در همه جا عیان کند و از صاحب احسان تشکر نماید. لیکن در مواردی نیز افراد رندی پیدا می شوند که خیانت خود را در شکل خدمتی شایان توجه وتشکر ارائه می کنند و گروهی نیز برای رسیدن به اهداف شخصی یا گروهی خود و شاید هم از روی نا آگاهی، این اعمال را که در حقیقت خیانتی بیش نیست که در صورت خدمتی جلوه گر شده است را بدون نقد و نظر و مداقه لازم می ستایند. البته نباید این نکته را نیز در نظر گرفت که گاهی همین خیانت های خدمت گونه ابعادی دارند که اهل فن می توانند استفاده های محدودی از ایشان ببرند؛ ولی این سخن جامعیت ندارد. یعنی همه ی اثر یا کاری که صورت گرفته در مجموع چیزی جز خیانت و آسیب رساندن به حوزه دینی ،ملی و فرهنگی یک کشور حاصلی ندارد. در همین راستا چندی پیش با مطلبی مواجه شدم که تعجب همراه با تأثر حقیر را برانگیخت. شخصی که ظاهرا کتابی را از فرد مجارستانی به نام «آرمنیوس وامبری » ترجمه کرده، در مراسمی که با این اثر مرتبط بود از خدمات بسیار این به ظاهر مستشرق تجمیدها نموده بود و وی را ستوده بود. این در حالی است که آگاهان می دانند مستشرقین در بسیاری از موارد جز جاسوسان استعمار نقش دیگری نداشتند. و در موارد نادری هم که به ظاهر بی طرف بودند، با ناآگاهی های خود نتواستند آنچنان که باید وشاید تصوری صحیح از ملل شرقی را به جهان غرب ارائه نمایند. همانگونه که استاد مطهری در مقدمه جلد اول کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم می نویسند : « کنت گوبینو که در زمان ناصرالدین شاه در ایران اقامت داشته و زبان فارسی را خوب تکلم می کرده، در کتابی که به نام « سه سال در ایران » به زبان فرانسه منتشر کرده و به فارسی هم منتشر شده است ،آنجا که کیفیت احوال‌پرسی ایرانیان را شرح می دهد، می گوید: « پس از آنکه شما وصاحبخانه و جمیع حضار نشستید شما بطرف صاحبخانه رو می کنید و می گویید آیا بینی شما فربه است؟ صاحبخانه می گوید: در سابه توجهات باریتعالی بینی من فربه است بینی شما چطور ؟…من در بعضی مجالس دیده ام که این سوال پنج مرتبه تکرار می شود و..» می بینیم که این عبارت فارسی که در واقع دماغ شما چاق است این مستشرق به فربه بودن بینی ترجمه کرده و میان دماغ (با کسر دال بمعنای اوضاع روحی و جسمی و در کل وضعیت سلامتی ) و دماغ (با فتح دال به معنای بینی ) تفاوتی قائل نشده و موجب گردیده تا ملت ایران در مقابل چشم خواننده ی ناآشنای اروپایی احمق جلوه کنند .

حال چگونه مستشرقی مانند وامبری نویسنده سایحت نامه درویش دروغین در خانات آسیای میانه که افکار او و دو نفر مانند او با نا م های کوهن و دیوید که هر دو مانند وامبری یهودهای اروپایی بودند و نتیجه تحقیقات خود را در اختیار دربار انگلستان برای ترویج ساست تفرقه بینداز و حکومت کن قرار می دادند، خادم ملت ایران هستند و قابل ستایش می باشند؟ برای مزید اطلاع معروض می دارم اشخاصی که در بالا نام ایشان برده شد کسانی هستند که افکار ایشان سنگ بنای پدیده ی شومی به نام پان ترکیسم را پایه نهاد تا بتواند با جدا کردن بخشی از کشور عزیزمان ایران، اغراض استعماری بریتانیا و امثال آن را پیش برند. پس باید در تقدیر و تشکر از کسانی که تحقیقاتی پیرامون ملت، تاریخ و فرهنگ ایران انجام می دهند بیشتر دقت نمود و آثار ایشان را با دقت رصد کرد.

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “یک تقدیر نابجا”

قالب وردپرس