شما اینجا هستید
خانه »
جزوات » سه سردمدار یهودی پان ترکیسم
تعداد بازدید:1975
سه سردمدار یهودی پان ترکیسم
سه سردمدار یهودی پان ترکیسم «لئون کاهون» (Leon Cohen 1841-1900) یک یهودی فرانسوی و یکی از شرقشناسانی بود که کتاب وی به نام « مقدمهای بر تاریخ آسیا»، تاثیر شگفت انگیزی در گرایش روشنفکران عثمانی و در کنار آنان، رویکرد شماری از روشنفکران ترک زبان مسلمان قلمروی روسیه به آرمانهای پانتورانیسم داشت.نظریه تاریخی وی درباره میراث کهن ترکان، در پایهریزی نظام فکری جنبش پانتورانیسم و پان ترکیسم، از اهمیت زیادی برخوردار است.«ضیا کوک آلپ» که از وی بهعنوان پدر پانترکیسم نامبرده میشود، در نوشتههای خود بهطور آشکار از تاثیر تعیین کنندهای که نوشتههای کاهون بر افکار و آرای او داشته است، یاد میکند. لئون کاهون با برابر گرفتن «تور و تورک» و مصادره تاریخ تورانیان که با ایرانیان از یک ریشه و نژاد هستند به نفع ترکان، توران زمین را که در اسناد کهن به آن «ایران بیرونی» نیز گفته میشود، بهعنوان سرزمین پدری و وطن اصلی ترکان معرفی میکند. وی همچنین با تجلیل از چنگیزخان و امپراتوری مغول، ترکان را فرزندان راستین مغول و میراثدار آنان می خواند و تشکیل امپراتوری جهانی ترک را از هر نظر شایسته و در توان این فرزندان (ترکان) برمیشمارد. نوشتههای کاهون که در پی تحقق هدف سیاسی موردنظر انگلیس و در رقابت با روسیه است، در واقع یک فراخوان آشکار و فریبنده از ترکان به تلاش و کوشش برای تاسیس یک امپراتوری تورانی- ترک در سرزمینهای جنوبی قلمروی امپراتوری روسیه از اقیانوس آرام تا دریای سیاه میباشد.لئون کاهون، با روشنفکران تجدیدنظر طلب عثمانی در پاریس و استانبول (اسلامبول) ارتباط و مراوده نزدیک داشت. وی بسیاری از آنان را به عضویت لژهای ماسونیک، ازجمله گراندلژ اورلئان فرانسه درآورد. کسانی که بعدها رهبری جنبش ترکان جوان را برعهده گرفتند، همه از اعضای همین لژهای فراماسونری بودند. «آرمینیوس وامبری» (۱۸۳۲-۱۹۱۳/ Arminius Vambery)، یهودی مجارستانی، یکی دیگر از شرقشناسانی بود که به خدمت دولت انگلیس درآمد و در راه پیشبرد سیاستهای استعماری ان دولت در رقابت با روسیه در آسیا، خدمات ارزندهای انجام داد.وی که استعدادی شگفتانگیز در آموختن زبانهای مختلف داشت، مدتی را در استانبول به فراگیری زبانهای شرقی گذراند. نامبرده بهویژه چندان به زبانهای فارسی، ترکی و عربی تسلط یافت که این زبانها را بهخوبی زبان مادری، صحبت میکرد و با ادبیات آنها آشنایی کامل داشت. وامبری پس از آنکه مدت شش سال در استانبول بهعنوان مترجم در وزارت خارجه عثمانی، مشغول به کار بود، از سوی دولت انگلیس به ماموریت آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر) فرستاده شد. وی در سال ۱۸۶۳ میلادی با ظاهر یک فرد مسلمان مومن اهل استامبول و در لباس فقر و درویشی، همراه با کاروان حاجیان بخارایی به این سفر مبادرت ورزید و طی این سفر اطلاعات بسیار حساس و مفیدی از موقعیت جغرافیایی و اوضاع سیاسی و اجتماعی آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر) و شمال افغانستان و مواضع و استحکامات نظامی روسیه در شرق دریای مازندران فراهم آورد. وامبری در کتاب خود به نام «سفرهایی به آسیای مرکزی»، ضمن شرح این مسافرت پرماجرا، طرح و نقشه تاسیس یک امپراتوری پان ترکیستی را ترسیم میکنند. وی در نوشتههای بعدی، برای مفهوم بندی امپراتوری «پان تورانی» موردنظر «طرحهایی از آسیای مرکزی» را ارایه مینماید. تا جاییکه مینویسد:خاندان عثمانی با ویژگی دودمانی ترکی و داشتن پیوندهای خویشاوندی زبانی، مذهبی و تاریخی، میتوانست بنیانگذار یک امپراتوری بزرگ از سواحل آدریاتیک تا چین باشد.این امپراتوری همچنین میتوانست بسیار قویتر از امپراتوری رومانف باشد که قهرا از ناهمگون ترین عناصر بهوجود آمده بود.آناتولیها، آذربایجانیها، ترکمنها، ازبکها، قرقیزها و تاتارها گروههایی بودند که از پیوندشان [امپراتوری] معظم ترک میتوانست ظهور کند. در اینصورت این امپراتوری بسیار بهتر از ترکیه کنونی قادر بود با رقیب شمالی خود مقابله کند. نوشتههای ستایشآمیز وامبری درباره میراث کهن ساکنان باستانی آسیای مرکزی (خوارزم و ماوراءالنهر)، یعنی تورانیان و انتساب آن به ترکان که به منظور ترویج و گسترش فکر احیای ملت بزرگ ترک صورت میگرفت، در امپراتوری عثمانی با استقبال گرم و گستردهای روبرو گردید. آنگونه که در کنار روشنفکران، صاحبمنصبان سیاسی و نظامی و حتا برخی از شاهزادگان عثمانی در هوای تجدید عظمت تاریخ، فرهنگ و تمدن گذشته ترکان به حرکت و جنبش برخاستند. یک سال پس از انتشار کتاب وامبری، یعنی در سال ۱۸۶۵ میلادی، «انجمن عثمانیان نو» در استانبول پایهگذاری شد. در این انجمن، افزون بر روشنفکران تجددخواه چون «نامق کمال»، شماری از درباریان عثمانی طرفدار اصلاحات نیز عضویت داشتند.«انجمن عثمانیان نو» با برداشتی ترکی از اسلام که آمیزهای از اسلامخواهی و ترکگرایی بود، در پی آن بود که با اصلاحاتی در ساختار سیاسی امپراتوری عثمانی و تبدیل آن به یک امپراتوری مشروطه، آنرا به نیروی محرکه مناسبی برای دستیابی به رویای تاسیس یک امپراتوری بزرگ ترک مبدل سازد.ترویج تفکر انجمن عثمانیان نو و شیوه و هدف اقدامات اصلاحی رهبران این انجمن، سرانجام در اواخر قرن نوزدهم میلادی، به نهضت فکری و اجتماعی فراگیر و غالبی در امپراتوری عثمانی بدل گردید که جنبش ترکان جوان از درون آن برخاست. وامبری در سال ۱۹۰۱ میلادی، «تئودر هرتسل» بنیانگذار نهضت «صهیونیسم» را که در تلاش یافتن راهی برای کوچاندن یهودیان اروپا به سرزمین فلسطین بود به ملاقات «سلطان عبدالحمید دوم» به دربار عثمانی برد.نامبرده از یکسو با دربار عثمانی و با شخص سلطان رفاقت می کرد و سلطان عبدالحمید را در اداره امور مشورت میداد و از سوی دیگر، رهبران ترکان جوان را که شاگردان وفادار آموزههای پانترکی وی بودند، در دشمنی با سلطان ترغیب میکرد و برای مصادره قدرت راهنمایی مینمود. «آرتور لوملی دیوید» (Arthur Lumley David)، یک انگلیسی یهودی تبار و یکی از شرقشناسانی بود که نوشتههای وی درباره شکوه و عظمت تاریخ باستانی ترکان و ویژگیهای زبان ترکی، فکر برپایی ملت بزرگ ترک را در ذهن روشنفکران عثمانی پروراند و مواد و مصالح لازم موردنظر را برای شکلگیری اندیشه پانترکیسم فراهم ساخت. نوشتههای ترکستایانه این شرقشناس، بهویژه کتابهای «بررسیهای مقدماتی» و«دستور زبان ترکی» که در پی تبلیغ و اثبات برتری نژادی و زبانی ترکی نسبت به سایر ملل شرق، از جمله اعراب و ایرانیان میباشد، بهطور آشکار با هدف برانگیختن و شعلهور ساختن احساسات ترک گرایی برتریجویانه نژادی روشنفکران عثمانی و نخبگان ترک زبان قلمروی روسیه به رشته تحریر درآمده است. امروز این یقین حاصل است که اکثریت قریب به اتفاق این شرق شناسان در خدمت پیشبرد سیاستهای استعماری دولتهای غربی، بهویژه دولت انگلیس، در میدان رقابتهای سلطهطلبانه استعماری آن دولت با روسیه در آسیای مرکزی (خوارزم و فرارود) و قفقاز، در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بودند. هدف اصلی این پژوهشها، همچنان که در این نوشتار از آغاز بر آن تاکید شد، جعل هویتی ترکی برای اقوام ترکزبان قلمروی روسیه و برانگیختن احساس همبستگی و وحدت میان ترکان عثمانی و اقوام یاد شده و تبلیغ موجودیت ملت بزرگ ترک، از دریای سیاه تا اقیانوس آرام بهمنظور ایجاد کمربند پان ترکی حایل میان قلمروی روسیه و مناطق نفوذ و متصرفات آسیایی دولت انگلیس، به ویژه حفظ هندوستان از دست اندازیهای دولت روسیه بود. نقش و تاثیر دروغ نوشتههای ترکشناسان غربی، بهویژه آثار ترکستایانه سه تن از شرقشناسان یهودی نامبرده درباره عظمت تمدن و فرهنگ باستانی ترکان و توانمندیهای زبان ترکی، بر روشنفکران ترک در گرایش آنان به پان ترکیسم برای احیای ملت بزرگ ترک، تنها به قلمروی عثمانی محدود نماند، بلکه همانگونه که طراحان سیاستهای استعماری انگلیس از آغاز انتظار داشتند، این آثار نوشتهها بر آرای بسیاری از نخبگان ترک زبان قلمروی روسیه نیز تاثیر مستقیم گذاشت. منابع: ۱- پیتر هاپکرک ـ بازی بزرگ، عملیات جاسوسی روس و انگلیس در آسیای مرکزی و ایران ـ ترجمه رضا کامشاد ـ نشر نیلوفر ـ تهران ۱۳۷۹ ۲- دکتر حمید احمدی ـ قومیت و قومگرایی در ایران / افسانه و واقعیت ـ ر ۳۵۷ ـ نشر نی ـ تهران ۱۳۷۹ ۳- گریگوریقیکیان ـ شوروی و جنبش جنگل (یادداشتهای یک شاهد عینی)ـ به کوشش برزویه دهگان ـ موسسه انتشاراتی نوین ـ چاپ اول ۱۳۶۳٫ ۴- پرفسور برنارد لویس ـ ظهور ترکیه نوین ـ ترجمه محسن سبحانی ـ تهران ۱۳۷۲ ۵- محمود محمود ـ تاریخ روابط سیاسی ایران وانگلیس در قرن نوزدهم ـ جلد سوم ـ فصل سیو هشتم ـانتشارات اقبال ـ چاپ پنجم . ۶- کاوه بیات ـ ناسیونالیسم ترک و ریشههای تاریخی آن ـ ماهنامه نگاه نو ـ شماره ۴ـ دی ماه ۱۳۷۰٫ ۷ـ علیرضا سلطانشاهی ـ پانترکیسم و یهود ـ کیهان هوایی ـ شماره ۱۲۷۴ـ ۲۶ فروردین ۱۳۷۷٫ ۸- عبدالله مرادعلی بیگی- خیالبافی پانترکیستها، واقعیت تاریخی! مجله گزارشـ شماره ۷۵ ـ اردیبهشت ۱۳۷۶٫