» آخرین مطالب :
قال رسول الله (ص) : إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:

مسیحیت صهیونیست

بسمه تعالی
پیوست شماره ۶
موضوع : مسیحیت صهیونیسم و منحصراً رهبری مسیحیت صهیونیستی در آمریکا و آیین شرارت و خباثت

(( فرانکلین گراهام )) رهبر مسیحیت صهیونیستی ایالات متحده و دوست رئیس جمهور آمریکا ( بوش پسر)، زبان خود را به ناسزاهایی علیه اسلام باز کرده است که از تعصب و جهل و حماقت او نشأت می گیرد. وی در این مورد می گوید: (( خدای اسلام خدایی دیگر است… او پسر خداوند، آنگونه که در عقیده ی مسیحیت وجود دارد نیست. من معتقدم اسلام آیین بسیار خبیث و شروری است . ))
همچنین اضافه می کند (( او همیشه نسبت به آموزه های اسلامی پیرامون برخورد با زنان و کشتن غیرمسلمانان و کافران در هراس بوده است ! ))
گراهام از تعجب کورکورانه ای که بر ایالات متحده پس از حوادث ۱۱ سپتامبر سایه افکنده و طی آن مرکز تجارت جهانی نیویورک و ساختمان پنتاگون تخریب شد و مسلمانان به دست داشتن در این بمب گذاری ها متهم شدند، بی آنکه این اتهام ثابت شود، نهایت استفاده را کرد تا این آتش را شعله ورتر سازد و کینه دیرینه ی خویش را به اسلام و مسلمانان جهان ابراز کند و به سرزنش و ناسزاگویی اسلام بپردازد، مثل اینکه فراموش کرده که او مرد روحانی است که باید عفت کلام را به ناسزا گویی و علم را بر جهل آن هم در عصر اطلاعات و جهانی شدن حفظ کند. گراهام می تواند با فشار دادن چند کلید صفحه کلید رایانه، به اطلاعات کامل و درستی از اسلام دست یابد و معانی قرآن را بخواند و عقاید اسلام را با عقاید فرقه راستگرای افراطیش مقایسه ای کند. فرقه ای که تمام اینها را دستاویزی برای محقق ساختن خواسته ها و چشم داشت های سیاسی و هوی و هوس های بیمار خویش قرار داده است.
ماهیت واقعی مسیحیان صهیونیستی آمریکا که همان انجیلی¬های بنیادگرای پروتستانی می باشند را (( هیل گیپل )) در کتاب (( یوم الله )) ، گریس هالسل ـ نویسنده آمریکایی ـ در کتاب ارزشمندش ـ پیشگویی و سیاست ـ برملا ساخته اند. گریس هالسل عنوان می کند: اعتقادات این بنیادگرایان انجیلی، اعتقادات نوینی نیست، بلکه خاص برخی از طوایف کوچک بوده و همیشه این اعتقادات، عقایدی سرّی و مخفیانه بوده اند، چون بدعت، نوآوری و حتی کفر به شمار می آمده اند و کلیسای رُم همیشه با آنها مقابله می کرده است. اما امروزه این عقاید را ارتشی از مبلغان و مبشران ترویج می نمایند و خود بنیاد گرایی مسیحی ـ صهیونیستی مجهز به ایستگاه های پخش رادیویی و تلویزیونی و کمپانی های تولید فیلم های سینمایی و دانشگاه ها، مدارس، شرکت های تجاری ـ بازرگانی و مراکز و سازمان های تحقیقاتی و علمی و کرسی هایی در دو مجلس سنا و نمایندگان و روزنامه ها و مجلات و بانک های خصوصی و مختص به خود و ماورای همه آنها ماهواره ها است که به ایشان اجازه می دهد، علاوه بر ترویج عقاید خویش، مشارکت فعالی در تصمیم گیری های سیاسی آمریکا داشته باشند و عجیب این که رهبران این طایفه ها بارها به کاخ سفید فراخوانده می شوند تا نظرات و دیدگاه های خود را توضیح داده و تبیین کنند و به ایراد سخنرانی در مجالس سنا و پارلمان و حتی نظامیان پنتاگون درباره ی نظریه ی آرمگدون و مهیا شدن عرصه بین المللی برای این جنگ و تمر¬کز قدرت ایالات متحده برای تحقق پیشگویی های تورات بپردازند. آنها نظرات و آراء خطرناک خویش را با استناد به آیات تورات بیان می کنند. گراهام از جمله ی این مسیحیان صهیونیست است که در مراسم تحلیف و انتخاب بوش پسر برای ریاست جمهوری سخنرانی ایراد نمود.
این بنیادگرایان انجیلی از دیدگاه دروغین مذهبی سیراب می شوند که سر منشاء آن متون تحریف شده ی تورات است. آنها گمان می کنند، بدین وسیله دست به اصلاح مذهبی با ابعاد سیاسی و سودجویانه برای گروه هایی می زنند که جهت تحقق منافع گروه هایی خاص خود را در پس متون مذهبی پنهان می¬کنند. هنگامی که حمایت از اسرائیل مورد نظر باشد، آنها اقدام به ارائه کمک به اسرائیل به نام دین و جمع آوری کمک برای تخریب مسجدالاقصی و برپایی هیکل یهودی به جای آن نمایند، چون این از دید ایشان خواست و اراده ی خداوند است و هنگامیکه غارت سرزمین های مسلمانان و آواره ساختن ملت های مختلف و محو هویت آنها در نظر باشد، برای آن توجیهات مذهبی ( مقدسی ) می آورند و قتل عام و کشتار فلسطینی ها را به گمان اینکه دشمنان خداوند هستند که به مسیح ایمان ندارند، توجیه می کنند!
هنگامیکه ترویج و گسترش جنگها باعث رونق بازار تسلیحاتی ایشان است، ادعا می کنند، آغاز جنگ برای خداست … و این راز توجیه و دفاع سیاست آمریکا از توسعه طلبی ها و تجاوزات اسرائیل علیه اعراب است، چون این لازمه ی امنیت اسرائیل؛ و این ادعا که همیشه اعراب آغازگر جنگ و تجاوز و خواهان نابودی اسرائیل بوده اند، به شمار می آید. این بنیادگرایان اعتقاد دارند که تمام مسلمانان، تروریست و دشمن خداوند هستند، چون دشمن اسرائیل می باشند و اسرائیل سرزمین مقدس خداوند است و قتل عام و کشتار و غارت اعراب عمل بر حقی است که رضایت خداوند در آن نهفته است. خداوند هر کس را که به اسرائیل کمک کند را مبارک می گرداند و آمریکا در صورتی که از اسرائیل روی برگرداند و دست از حمایت وی بردارد، در پیشگاه خدا تمرد و عصیان کرده است. برپایی و تأسیس اسرائیل و تضمین تفرق و برتری آن امری مقدس است و باید اسرائیل را تشویق کرد، اراضی بیشتری به خود الحاق کرده و صلح را رد و یا سر راه تحقق آن مانع ایجاد کند!
(( وثیقه ی واتیکان به مسایل و امور غیر مسیحیان می پردازد که توسط دبیرخانه واتیکان منتشر شده است، به مظلومیت و مورد ظلم و ستم واقع شدن اسلام در اندیشه ی غرب اعتراف می کند و خواهان تجدید نظر در احکام پیشین است که مسیحیان علیه دین اسلام و یاران و پیروان آن صادر کرده اند.
وثیقه می گوید: (( باید پیش از هر چیز ذهنیت برادران مسیحی را به تدریج تغییر دهیم که این مهم ترین کار است. باید به از بین بردن تصویری همت ورزیم که از گذشته به ما رسیده است و احکام پیشین آنرا تحریف نموده است. باید به ظلم و ستمی که غرب مسیحی در حق مسلمانان روا داشته است، اعتراف و اذعان نمود ))
و تحت عنوان (( خود را از قید و بند بسیاری از احکام پیشین آزاد سازیم )) وثیقه مسیحیان را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد : (( باید عمیقاً ذهنیت خویش را پاک سازیم. باید از برخی که احکام اسلام را تمسخر می نمایند، گذشت. این موضوع بسیار مهم و اساسی است، باید تجدید نظری در مکنونات قلب خویش داشته باشیم)) نویسندگان وثیقه مثالهای بی شماری در این زمینه می آورند؛ از جمله اصطلاح (( جنگ مقدس )) که آن تعبیری نادرست از جهاد در راه خداست یا تلاش جهت نشر اسلام و دفاع از آن در مقابل تجاوزگران و متجاوزان می باشد. این نوع جنگ مقصد و تلاش برای قتل و یا کشتار ندارد، بلکه تلاش می کند حقوق خداوند و انسان را در مناطقی جدید به مورد اجرا گذارد و این جنگ ها به طور کلی قوانین جنگی بوده اند و در زمان (( جنگ های صلیبی )) این مسلمانان نبودند که مرتکب فجیع ترین و وحشیانه ترین جنایات و کشتارها و قتل ها شدند.
وثیقه همچنین می گوید: (( استفاده سنتی از واژه ی ( ALLAH ) در زبانهای اروپایی بی آنکه ترجمه ای برای آن در نظر گرفته شود، به این منظور است که به ملل اروپایی القا نمایند، مسلمانان خدای دیگری غیر از خدای مسیحیان و خدای متعال را می پرستند.
ما به گراهام و امثال او می گوییم: ما خدای را سپاس می گوییم که یکتا پرستیم؟؟؟؛ خدای احد و واحد را می پرستیم. خدایی که نه می زاید و نه زاده شده است و هیچ شریک و همتایی ندارد. آنچه که می بیند و آفریدگان او را نمی بینند. خدایی که عرش او بر بالای آسمانهاست. اگر ما خدای را می پرستیم، بنابراین احمقانه است که گراهام ما را به پرستش (( پسر خداوند )) فرا می خواند. چرا که خالق متعال نه فرزند و نه شریکی در ملک و سرزمین خویش دارد.
بله. ما پیامبر خدا، عیسی (ع) را نمی پرستیم، زیرا خداوند رحیم و رحمان می فرماید: (( خداوند پسری برای خویش نگرفت و الهه ای با او شریک نبوده است. [۱]
همچنین خداوند متعال می فرماید: ای اهل کتاب! ای علمای نصاری! در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید، در حق مسیح عیسی ابن مریم (ع) جز این نشاید گفت که او فرستاده خداست و کلمه الهی در وحی از عالم الوهیت است که به مریم فرستاده، پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و ثلثیت قائل نشوید؛ ( پدر / پسر/ روح القدس نخوانید ). از این گفتار شرک
باز ایستید، بهتر است که جز خدای یکتا خدایی نیست. خدا منزه تر است از آنکه او را فرزندی باشد.
هر چه در آسمانها و زمین است، همه ملک اوست و خدا تنها به نگهبانی همه ی موجودات عالم کافی است.[۲]
از اینجاست که می توان گفت چه راه و آئینی واقعاً آئین شرارت و خباثت است و راه کدام دین و مسلک به حق و درست است.

تهیه : آقای معراج صابری

________________________________________
۱- سوره المؤمنون / آیه ی ۹۱
۲- سوره نساء / آیه ی ۱۷۱

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “مسیحیت صهیونیست”

قالب وردپرس