» آخرین مطالب :
قال رسول الله (ص) : إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:

مسیحیت یهودی و عقیده ی هزاره ی خوشبختی ۲

مسیحیت یهودی و عقیده ی هزاره ی خوشبختی در میان انجیلی ها (بیان علت رابطه ی بین یهود و بنیاد گرایان)

اما « ویلیام هسلر » بنیاد گرای انجیلی وابسته به سفارت بریتانیا در اتریش که بر آموزه های انجیلی و صهیونیسم مذهبی پرورش یافته بود، بخوبی توانست با توجه به موقعیت شغلی خویش به عنوان یک دیپلمات، گرایشات مذهبی و سیاسی و حتی صهیونیستی را در یک جا جمع کند. همچنین او حلقه¬ی ارتباط میان صهیونیسم انجیلی پروتستانی و صهیونیسم یهودی بود. وی کتاب خویش « بازگشت یهود به فلسطین » را در سال ۱۸۹۴ یا دو سال پیش از کتاب « دولت یهود » اثر تئودر هرتزل منتشر کرد، و هنگامی که کتاب هرتزل منتشر شد و هسلر آنها را مطالعه کرد، خواهان دیدار با نویسنده اش شد. در سال ۱۸۹۶ ملاقات میان دو قطب بنیادگرایی صهیونیستی، یکی مذهبی و دیگری سیاسی، یکی مسیحی و دیگری یهودی صورت گرفت. هرتزل در مورد این دیدار در خاطراتش می گوید : « ویلیام هسلر، آن مرد محترم، وابسته به سفارت انگلستان در اینجا به دیدارم آمد، مردی حساس دارای محاسن بلند و سپید بود، او علاقه¬ی بسیار زیادی به راه حل پیشنهادی من برای حل مسأله ی یهود نشان داد و حرکت من را نقطه تحول پیشگویی¬ها به شمار آورد، که خود نیز دو سال پیش، آنرا پیشگویی کرده بود]۱[…. »
اگر انگلستان نقشه اساسی در برپایی و تأسیس مملکت « اسرائیل » دولت جدید و مملکت جدید خداوند، از طریق وعده ی بالفور( با امضاء آرتور جیمز بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان) در سال ۱۹۱۷ و تقشه سیاست قیمومیت بر فلسطین را در سرداشت و در این راه، مذهب و سیاست را با هم آمیخت، آمریکا نیز نقش کمتری از انگلیس نداشت. که این کشور، اولین کشوری بود که دولت بنیادگرای صهیونیستی را به رسمیت شناخت و در تمام ابعاد و زمینه ها از آن حمایت کرد.
از جمله مهمترین رؤسای جمهوری ـ که پیشینه¬ی توراتی با خود حمل می کردند و این پیشینه ها نقش اساسی و مهم در زندگی و سیاست های ایشان ایفا می کردند ـ « ترومن » بود که خود را تورات خوانده می دانست و در آن تحقیق و تفحص نموده بود و به عنوان یکی از دانش آموزان تورات به توجیه تاریخی تأسیس وطنی قومی برای یهود پرداخت. وی معتقد بود، وعده ی بالفور امید و آرزوهای کهن ملت یهود را محقق سازد. داستان زندگی خصوصی ترومن و شخصیت او مملو از اقتباس ها و اشارات توراتی است که نشان دهنده این است که آموزه های یهودیت مسیحی تا چه اندازه در وجود او رسوخ پیدا کرده است. ترومن از جمله تعمیدهایی است که به شدت به ایده ¬ی برانگیختگی و تأسیس مملکت قدیمی و یهودی خداوند اعتقاد داشتند و معروف است که علاقه ی خاصی به مزمور ۱۳۷ از مزامیر داوود داشت که با این سخن آغاز می شد : « بر رودهای بابل نشسته بودیم و چون به یاد صهیون افتادیم، به گریه افتادیم. » ترومن اعتراف می کند، هرگاه داستان فرود آمدن وصایای ده گانه را در سینا خوانده، احساسی عجیب سراسر وجود او را فرا گرفته و تصریح کرده است : « موسی اصول و مبادی اساسی این امت ( یهود ) را در کوه سینا دریافت نموده است. »
و هنگامیکه « ادی جاکوبسون » ترومن را به حاضران انستیتو لاهوتی یهود معرفی کرد، او را شخصیتی توصیف نمود که به خلق دولت اسرائیل کمک بسیار کرده است. ترومن در پاسخ به این توصیف به ایده ی همیشگی صهیونیسم بنیادگرا پیرامون تبعید و برانگیختگی استناد جست و گفت : منظور شما از این سخن چیست که به خلق یهود کمک کرد؟ من کوروش هستم، من کوروش هستم، چه کسی می تواند کوروش را فراموش کند، همان که یهودیان را از تبعیدگاهشان در بابل به قدس بازگرداند؟!
این فقط ترومن نیست که چنین سخن می گوید، تورات نزد مسیحیان آمریکا بیش از هر کتاب دیگری منبع ایمان و اعتقادات است. زبان، تصورات، تخیلات، توجیهات اخلاقی و مبارزات بشری این کتاب بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت آمریکایی است. و پیامبران، پادشاهان، بت پرستان و عامه مردمی که در اسرائیل قدیم، قرن ها پیش زندگی می کردند، دوباره برخاسته¬اند تا نقش هایی معاصر در تاریخ آمریکا، چه در روزهای درخشان و تابناک و چه در تنگناها و بحرانها، ایفا نمایند.
این تربیت دوران کودکی در منزل و مدرسه است که باعث می شود، این مسیحیان در وجدان و تخیلات خویش در گذشته¬ای توراتی بسر ببرند و فرهنگ تورات بخش اصلی و جدایی ناپذیر فرهنگ ایشان را تشکیل دهد. به گونه¬ای که احیای عهد قدیم و تمسک به آن به عنوان یک عقیده و تاریخ و فرهنگ مطرح گردد، نه یک اسطوره و میراث مردمی که سرانجام باعث گردد گرایشات و جریانهای مذهبی جدیدی در میان طوایف پروتستانی بوجود آید، مانند طایفه ی تدبیری ها و پیورتن ها.
بنابراین جای تعجب نیست، آمریکا، بنیادگرا خود را به آغوش اسرائیل بنیادگرا بیندازد. از رؤسای جمهور و مجلس سنا و نمایندگان گرفته تا یهودیان بنیادگرای آمریکا و بنیادگرایان مسیحی انجیلی. میراث روحی و معنوی مشترک باعث می شود، این رابطه ی گرم و صمیمانه جدایی ناپذیر باشد. بنابراین می توان گفت، این رابطه از ائتلاف صرفاً استراتژیک یا نظام امپریالیستی نشأت نمی گیرد، بلکه الهام مشترکی است که از آیات و آموزه های تورات گرفته شده است.
اینجاست که محرک اصلی مجلس نمایندگان آمریکا در حمایت از اسرائیل غاصب مشخص می شود، این حمایت آنقدر وسیع و گسترده است که فراتر از فشار لابی معروف یهودی است. « توماس جی لین » نماینده¬ی مجلس نمایندگان آمریکا در سال ۱۹۴۴ از این رابطه چنین تعبیر می کند:
« برای اینکه یهود مملکت خداوند را بنا نمایند، باید به عنوان اقلیتی عاجز و ناتوان در میان سایر ملل پراکنده نشنود و همانگونه که پیامبران بشارت داده اند، می بایست، دولتی داشته باشند که در آن کار کنند و سیستم اجتماعی خویش را آنچنان متحول نمایند که نمونه و الگوی تمام جهانیان باشد و ملل دیگر از آن درس بگیرند ». « کابوت لودج » رئیس هیئت روابط خارجی کنگره، در سخنرانی خود در بوستون در ۱۹۲۲ پیرامون روح تعصب در قبال مسأله فلسطین چنین گفت :
« به نظر من، این بسیار خوب است که ملّت یهود در سراسر جهان تمایل داشته باشند وطنی قومی ـ ملّی برای افراد هم جنس خویش بنا نمایند که تمایل به بازگشت به سرزمینی را دارند که مهد آنها بوده و برای هزاران سال در آن بسر می بردند. من هرگز نمی توانم تصور کنم، قدس و فلسطین زیر سلطه محمدی ها ( مسلمانان ) باشد. باقی ماندن قدس و فلسطین که برای یهود مقدس است و سرزمینی که برای ملل بزرگ مسیحی غرب مقدس به شمار می آید، در دست ترک ها ( مسلمانان ) برای سال های سال، چون کلمه ننگی است که بر پیشانی تمدن نشسته و باید آنرا پاک کرد.»
و از آنجا که این تدین بنیادگرایانه از ابتدا با اطماع و چشم داشت های سیاسی در آمیخت، بنابراین دروغ، تعریف و تزویر زیادی در آن وارد و باعث شد، حقوق، موجودیت و تمدن دیگران نادیده گرفته شد. این عدم توجه به دیگران ( مسیحیان شرق ) را نیز در برمی¬گرفت که در فلسطین در امنیت کامل در کنار مسلمانان و « یهودیان » بسر می برند. این بنیاد گرایان هنگامی که هر آنچه که می خواستند، در فلسطین انجام دادند، دست به توجیه کرده های خویش زدند و اعراب را مردمانی احمق و کودن و تنبل توصیف کردند که سمبل « قبایل بدوی و صحرانشین » بودند که توانایی استفاده و بهره وری از زمین و کنترل امور کشاورزی را نداشتند و وعده ی « بازگشت » یهود به این سرزمین تنها راه حل این مشکلات برای ایشان ( اعراب ) به شمار می آمد.
ادامه دارد …

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
۱- صهیونیسم غیر یهودی / ص ۱۴۷

 

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “مسیحیت یهودی و عقیده ی هزاره ی خوشبختی ۲”

قالب وردپرس