» آخرین مطالب :
قال رسول الله (ص) : إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:

امام شناسی ۱

بسم الله الرّحمن الرّحیم
« وَ لَقـَد کتبنا فی الزبوز من بعد الذ ّ کر أن ألارض یرثها عبادی الصالحون» (انبیاء ۱۰۵)

حیله های شیطان بر سر راه انسان اگر انسان به این حقیقت توجه کند که مسافری است و رو به مقصد سیت بسیار بزرگ و حیاتی میرود که آن ) لقاء الله ) و تقرب جوهری به کمال لا یتناهی است ، همچنین توجه کند که در مسیر خود به سوی آن مقصد ، مزاحمت ، مشکلات ، موانع ، گم گشتگی ها و راهزنیها فراوان است و شیطان ، این دشمن آشکارانسان ،برای اغوای آدمیان دامها و کمندها سر راهشان نهاده و گفته است :
« لاقعدَنّ لهم صراطک المستقیم * ثمّ لا تینّهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایماهنم وعن شَماِئلِهِم…» ( اعراف آیات ۱۶ و ۱۷)
« از چپ و راست و از پیش رو و پشت سرشان می آیم و از صراط مستقم منحرفشان میسازم ». هدایت خواهی ضرورت فطری انسان انسان با توجه به این دو حقیقت قهراًً احساس می کند که شدیداً نیاز به هدایت و راهنما دارد و اگر هدایت نشود ، به هلاکت ابدی می افتد.از جمـــــلــه تقاضا های فطری و خواسته های درونی انسان ، هدایت خواهی ، پیشوا طلبی و به اصطلاح شرعی خودمان « امام جویی» است .

همانگونه که انسان بر اساس فطرت و سرشتــــش یا غریزه و طبیعتش، حالت آب طلبی و غذا خواهی دارد و اگر به آن نرسد ، می میرد ،در فطرت سرشت انسانی اش نیز حالت امام طلبی دارد و اگر به او نرسد ، به هلاکت ابدی می افتد. تاریخ زندگی بشر، نشان می دهد که بشر در تمام اعصار و ادوار ، تحت هر گونه شرایط و اوضاع و احوالی که بوده است، در جستجوی یک انسان کامل بوده که رشته ی تبعّیت از او به گردن خود بیفکند و نقایص و کمبودهای حیاتی خویش را با پیروی از او تکمیل نماید. هرچند در همین راه، غـالباً خطای در تطبیق کرده؛ یعنی، ناقص را کامل انگاشته ، نقص را کمال تصور کرده و دنبالش رفته و به گمراهی افتاده است. همانگونه که در مسیر خدا جویی و معبود طلبی که از فطرتش نشأت می گیرد، دچار خطای در تطبیق گشته و به بت پرســــتی افتاده است! ماه و خورشید و ستارگان ، گاو و گوساله و آتش و دریا را خدا انگاشته و به پرستش آنها پرداخته است. در مسیر کمال طلبی و امام جویی نیز اینچنن انحرافی پیش آمده و ناقص ها را کامل پنداشته و رشته ی سر سپردگی به آنها را به گردن افکنده و در ظلمات هلاکت بار اتبّاع از « پیر طریقت » و « مرشد » و « قطب » افتاده است . امام جویی امری فطری است بنا بر این اساس می گوییم: مسئله ی امام جویی فطری است. همانگونه که خدا جویی فطری است .اما برای اینکه فطرت ، خطا در تطبیق نکند و به اشتباه نرود، خداوند حکیم، عقل را کنار فطرت نشانده و او را ناظر کار قرار داده است و لذا عقل می گوید : آنکسی را که به عنوان کامل قابل اتباع و هادی راه انتخاب می کنی، باید دارای این دو صفت باشد: هم بصیر و راه شناس باشد و هم امین و خیر خواه .همانطور که در خدا جویی و معبود طلبی نیز همین نظر را می دهد و میگوید: آنکه دنبالش می گردی تا معبــود تو باشد و ازتو رفع نیازمندی ها بنماید ، زمین و آسمان و ماه و خورشید گوساله و گاو نیست . او وجود است لایتناهی درکمال، صمد است و نیازمند به خارج از ذات خود نیست . در اینجا هم می گوید که آن انسان کامل که دنبالش میگردی تا رشته ی تبعـیّت از او را به گردن بیفکنی و با هدایت او به قصد اعلا نائل گردی، باید دارای این دو صفت بصیرت و امامـــت باشد . هم راه را به اشتباه نرود هم خود خواه و منفعت طلب نباشد. آدمی که زمینه ی جهل و خیانت در وجودش هست، صلاحیّت ندارد و این همان عنصر عصمت است که ما شرط نـبـوّت و امامت می دانیم و می گوییم: پیامبر و امام باید معصوم باشند. بنابراین لزوم امامت، حکم فطرت است ولزوم عصمت ، حکم عقل است . فطرت در رتبه ی متقدّم بر عقل است . آنجا که فطرت حاکم است، هنوز نور عقـل آنجا نتابیده است. کودک نوزاد که تازه از مادر متولّد شده، احساس گرسنگی کرده ، گریه میگند و شیر می طلبد . این شیر طلبی، حکم عقل نیست ؛ چون هنوز نور عقل در او تجلی نکرده است. این همان تقاضای فطرت یا غریزه و طبیعت است که احساس یا نیاز می کنـد و فریـاد می زند. آدم گرسنه و تشنه که دنبال نان و آب می رود به حکم عقل نمی رود ؛ بلکه به حکم فطرت یا غریزه طبیعت است که گرسنه دنبال غذا می گردد و تشنه دنبال آب منتها اگر عقـــل هدایتش نکند، سرغ غذا های مضّر و مفســــد میرود و به هلاکت می افتـد .امام طلبی نیز پیــــش از این که حکـــم عقــل صادر شود، تابع حکم فطرت است. آنگاه عقل در رتبه ی متأخّر از فطرت، حکم لزوم امام معصوم را اثبات می کنند که باید در زندگی بشر، امام معصوم مطاع و متّبع باشد. همان گونه که باید خدای کامل و مطلق، معبود بشر باشد .
ادامه دارد…

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “امام شناسی ۱”

قالب وردپرس